نشرپرس: هرچند هند و ایالات متحده بر سر اهمیت استراتژیک کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با یکدیگر همسو هستند، تفاهمی که در جریان سفر مودی به واشنگتن نیز تقویت شد، ولی رویکرد دو کشور در قبال ایران عمیقاً متفاوت و متناقض با یکدیگر است. بیثباتی فزاینده در غزه و احتمال تشدید درگیریها میان اسرائیل و متحدان ایران در لبنان و سوریه و یمن در بحبوحهی حمایت ایالات متحده از اسرائیل، موجب تضعیف بیشازپیش تعهد منطقهای به کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا خواهد شد و موفقیت درازمدت آن پروژه را قبل از شروع کامل آن به خطر میاندازد.
تلاش مودی برای برقراری تعادل و توازن در روابط
این اندیشکدهی آمریکایی با اشاره به این که مودی برای برقراری روابطی متوازن و متعادل در میانهی رابطهی خصمانه سهگانهی ایران- آمریکا-اسرائیل تلاش میکند، مینویسد: اولین سفر نارندرا مودی نخستوزیر هند به واشنگتن در دورهی دوم زمامداری «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در بحبوحهی تشدید بحران در روابط ایالات متحده و ایران و اسرائیل انجام شد. علیرغم آنکه «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل که پیش از سفر مودی به واشنگتن با ترامپ دیدار داشت، بهطور کامل از کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران حمایت کرده، مودی خود را در شرایط دشواری میبیند و مجبور است اقدامی متوازنکننده انجام دهد. مشارکت راهبردی روبهرشد هند با اسرائیل بهویژه در حوزهی دفاعی و فناوری از طریق معاملات تسلیحاتی، همکاری اطلاعاتی و نوآوری نهتنها روابط دوجانبه را تقویت کرده، بلکه به همسویی استراتژیک گستردهتر هند با ایالات متحده نیز افزوده است. هند از طریق تعمیق همکاری با اسرائیل خود را در کنار واشنگتن در مقابله با ردپای روبهگسترش چین در خاورمیانه و تأیید نظم ژئواکونومیک تحت رهبری ایالات متحده در منطقه قرار داده است: نظمی که با کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی نیز همسو است. علیرغم این پیوند و وابستگیهای متقابل و منافع مشترک استراتژیک با اسرائیل و ایالات متحده، هند نمیتواند روابط خود با ایران را که کماکان برای تضمین امنیت انرژی و اتصال منطقهای آن کشور مؤلفهای حیاتی است و وزنهای در مقابل ابتکارعمل کمربند و جادهی چین قلمداد میشود کنار بگذارد. یکی از نگرانیهای فزاینده برای مودی فرمان اجرایی دولت ترامپ است که در ماه فوریه صادر شد و بهدنبال اصلاح یا لغو معافیت تحریمهای هند برای توسعهی بندر چابهار در جنوب غربی ایران بوده است. این بندر برای دسترسی هند به افغانستان و آسیای مرکزی نقطهای حیاتی است و بهعنوان یک اهرم موازنهی استراتژیک در برابر بندر گوادر پاکستان عمل میکند؛ یعنی بندری که با کمک چین توسعه یافته است. فرمان اجرایی ترامپ نهتنها چابهار، بلکه همکاری هند و ایران را در چندین جبهه ازجمله نوسازی کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب را که یک مسیر تجاری چندوجهی به طول ۷۴۹۷ کیلومتر برای اتصال هند، ایران، جمهوری آذربایجان، روسیه، آسیای مرکزی و اروپاست، تهدید میکند. علاوه بر این، اقدام ترامپ باعث ایجاد ابهام در همکاری میان ایران و هندوستان در پلتفرمهای چندجانبه مانند سازمان ملل متحد و همچنین در بریکس میشود که ایران در ژانویهی ۲۰۲۴ میلادی به عضویت آن درآمد. همچنین، ابهام دربارهی چگونگی همکاری دو کشور در سازمان همکاری شانگهای نیز ایجاد خواهد شد و مشارکتهای منطقهای و اقتصادی گستردهتر دهلی نو و تهران را به خطر خواهد انداخت. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که در جریان اجلاس سران گروه جی-۲۰ در دهلی نو در دسامبر ۲۰۲۳ طراحی شد، بهعنوان یک ابتکارعمل راهبردی برای گسترش ردپای اقتصادی هند و همزمان برای متوازن ساختن منافع منطقهای رقیب پیشبینی شده بود. با این وجود، دستور کار ترامپ دوام این کریدور را بهطور فزایندهای زیر سؤال میبرد؛ زیرا تنشهای جدید ایالات متحده و ایران استراتژی دیپلماتیک هند را پیچیده میسازد و تهدیدی برای بلندپروازیهای ارتباطی گستردهتر هند در منطقه خواهد بود. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که بهعنوان یک جایگزین تحت حمایت ایالات متحده برای بریکس مطرح شده قرار بود نقش هند را بهعنوان یک پل اقتصادی بیطرف میان جنوب آسیا، خاورمیانه و اروپا مستحکم میسازد. با این وجود، با توجه به برنامهی ترامپ که جرقهی بحران دیپلماتیک جدیدی را برانگیخت و اختلافات ایالات متحده و اتحادیهی اروپا بر سر اوکراین را عمیقتر کرد، پایههای استراتژیک کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا در حال شکننده شدن است.
عامل تأثیرگذار چین
انستیتو نیولاینز در ادامه با اشاره به عامل تأثیرگذار چین در چشمانداز پیش روی هند مینویسد: در همین حال اهرم مالی روبهرشد چین بر ایران و سایر کشورهای حوزهی خلیج فارس کماکان نیروی متقابلی در برابر ابتکارعملهای تحت رهبری ایالات متحده است و لایه دیگری از ریسک ژئوپولیتیکی را به پایداری کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا میافزاید. گسترش نفوذ اقتصادی چین در ایران و در میان کشورهای عربی حوزهی خلیج فارس، جاهطلبیهای استراتژیک هند در خاورمیانه را پیچیدهتر میسازد. درحالیکه هند کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را بهعنوان اهرم مقابله با ابتکارعمل کمربند و جادهی چین در نظر میگیرد، روابط مالی و تجاری عمیق پکن با ایران و کشورهای کلیدی شورای همکاری خلیج فارس ازجمله عربستان سعودی و امارات چالشهای مهمی را ایجاد میکند. چین کماکان بزرگترین شریک تجاری ایران، خریدار کلیدی نفت تحریمشده آن کشور و سرمایهگذار عمده در پروژههای زیرساختی تحت حمایت بریکس ازجمله میادین نفتی یادآوران و آزادگان شمالی و پروژهی راهآهن سریعالسیر تهران-مشهد است. پکن در سایهی توافقنامهی مشارکت استراتژیک ۲۵ سالهی خود با تهران متعهد به ۲۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش انرژی و حملونقل ایران و ادغام ایران در چهارچوب ارتباطات منطقهای شده است. همزمان مشارکتهای اقتصادی گسترده چین با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از جمله معاملات انرژی چند میلیارد دلاری و سرمایهگذاریهای عمدهی زیرساختی، توانایی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را برای به دست آوردن یک مزیت استراتژیک محدود میسازد. در نتیجه، هند باید در یک چشمانداز رقابتی فزاینده حرکت کند که در آن اهرم مالی چین بر شرکای خود و رقبای منطقهای ممکن است دوام بلندمدت توانایی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را تضعیف کند. با ظهور مجدد سیاست فشار حداکثری ترامپ، بازیگران کلیدی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا ازجمله هند، عربستان سعودی، امارات متحدهی عربی، اسرائیل و بازیگران اصلی اروپایی مانند فرانسه، آلمان، یونان و ایتالیا با انتخابهای دشواری مواجه هستند. علاوه بر این، تنشهای جاری اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس همراه با موضع تند ترامپ در قبال غزه ازجمله طرح پیشنهادی او برای تسلط به غزه و جابهجایی اجباری میلیونها فلسطینی به کشورهای همسایه مانند مصر و اردن ممکن است تلاشها برای عادیسازی رابطهی اسرائیل با عربستان سعودی را به خطر بیندازد. همچنین این تنشها توافقنامههای اقتصادی منطقهای مانند گروه «I2U2» متشکل از هند، اسرائیل، امارات متحدهی عربی و ایالات متحده را نیز تهدید میکند، همسویی منطقهای را متلاشی میسازد و در نهایت تعهد بلندمدت به کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را تضعیف خواهد کرد.
رابطهی هند با اسرائیل روابط آن کشور با کشورهای مسلمان و عربی منطقه را پیچیدهتر میسازد
این اندیشکدهی آمریکایی با اشاره به اینکه رابطهی هند با اسرائیل باعث پیچیدهتر شدن پروژهی دهلی نو در منطقه خواهد شد مینویسد: در سطح دیپلماتیک رهبری خودخواندهی هند در جنوب جهانی تحتنظارت است؛ زیرا این کشور یکی از معدود کشورهای بریکس و جنوب جهانی است که آشکارا اسرائیل را محکوم نکرده: موضعی که ممکن است تعامل دهلی نو با شرکای کلیدی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا بهویژه در خاورمیانه را پیچیده سازد. ازآنجاییکه موفقیت بلندمدت کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا به پذیرش این طرح بهشکلی قوی از سوی کشورهای منطقه بستگی دارد، این تضاد در رویکرد هندوستان یعنی حمایت از جنوب جهانی همزمان با همسویی این کشور با اسرائیل و ایالات متحده، توانایی هند را برای حفظ اعتماد نهتنها در جنوب جهانی، بلکه در میان کشورهای عربی شریک در پروژه پیچیدهتر میسازد؛ یعنی کشورهایی که در آن احساسات عمومی بهشدت طرفدار فلسطین است. علیرغم آنکه امارات متحدهی عربی همکاری اقتصادی با اسرائیل را حفظ کرده، تلاشهای متوقفشدهی عادیسازی رابطهی اسرائیل و عربستان سعودی در بحبوحهی واکنشهای منطقهای بر سر جنگ غزه حساسیتهای سیاسی موجود را تشدید کرده است. در چنین بستری دیپلماسی فزایندهی طرفدار اسرائیل از سوی مودی باعث از بین رفتن اعتبار دیرینهی هند بهعنوان یک قدرت بیطرف میشود و اگر هند روابط آمریکا و اسرائیل را بر نگرانیهای گستردهتر اعراب اولویت دهد، اعتماد و همکاری طولانیمدت برای اجرای پروژهی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را شکنندهتر میسازد.
پروژهای که سرنوشت آن به ایجاد توازن رابطهی هند با ایران و اسرائیل بستگی دارد
این اندیشکده با اشاره به نقش کلیدی متوازنسازی رابطهی هند با ایران و اسرائیل برای آن کشور مینویسد: با تشدید تنشهای ژئوپولیتیکی در خاورمیانه، توانایی هند برای ایجاد تعادل میان اسرائیل و ایران تعیین میکند که آیا کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یک ابتکارعمل اقتصادی بادوام باقی خواهد ماند یا در نتیجهی سیاستهای ترامپ تسلیم چندپارگی منطقهای میشود. با احیای سیاست فشار حداکثری ترامپ، خصومتهای آمریکا و ایران ممکن است همکاریهای منطقهای را تحت فشار قرار دهد. آن هم درحالیکه افزایش بیثباتی در غزه و فعالیتهای مداوم منطقهای با مشارکت گروههای تحتحمایت ایران در لبنان و سوریه و یمن بر بیاعتمادی بیشتر میافزاید. برای هندوستان موفقیت کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا نهتنها به سرمایهگذاریهای زیرساختی، بلکه به توانایی آن کشور در حفظ اعتماد بین شرکا، بهویژه در خلیج فارس و بدون درگیر شدن در رقابتهای منطقهای، بستگی دارد. اتکای سفتوسخت به آن کریدور ممکن است در نظمی که بهطور فزایندهای چندقطبی میشود ناکافی به نظر برسد: جایی که شراکتهای استراتژیک دوجانبه و انعطافپذیر مبتنی بر انرژی، فناوری و تجارت با اسرائیل، ایران و کشورهای کلیدی خلیجفارس جایگزین عملگرایانهتری ارائه میدهند. هند باید با توجه به بلندپروازیهای اقتصادی و همسوییهای استراتژیک خود با دقت تصمیم بگیرد و اطمینان حاصل کند که پروژهی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا بهجای آنکه باعث محدود کردن انعطافپذیری دیپلماتیک بلندمدت در خاورمیانه شود آن را تقویت خواهد کرد.
کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا در مقابل بریکس
انستیتو نیولاینز با اشاره به نقش کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا در مقابل بریکس در رقابت میان هند و چین مینویسد: علیرغم آنکه بریکس بیش از ۱۴۰ کشور با سرمایهگذاری بیش از ۱ تریلیون دلار را در بر میگیرد، اتکای آن به وامهای حمایتی دولت چین منجر به افزایش بار بدهی برای کشورهای دریافتکننده شده است. کشورهایی مانند سریلانکا و چندین اقتصاد آفریقایی بهدلیل تعهدات بدهی ناپایدار مرتبط با پروژههای بریکس با بیثباتی مالی دستوپنجه نرم کردهاند. در مقابل، سرمایهگذاریهای چندجانبه در کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا از سوی ایالات متحده و اتحادیهی اروپا و هند و شورای همکاری خلیج فارس ابتکار عمل متعادلتری را تضمین میکند و خطرات مالی را برای کشورهای شرکتکننده کاهش میدهد. علاوه بر این، سرمایهگذاریهای زیرساختی بریکس بهویژه در ایران و پاکستان نفوذ استراتژیک چین در خاورمیانه را تقویت کرده و به موجب آن چین از توافقنامههای بزرگ انرژی و تجاری استفاده میکند. در فاصلهی سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی تجارت چین و ایران به حدود ۱۵ میلیارد دلار رسید. همچنین تجارت چین و شورای همکاری خلیج فارس از ۲۸۵ میلیارد دلار فراتر رفت که نشاندهندهی جایگاه اقتصادی پکن در منطقه است. در مقابل، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا اقتصادهای خاورمیانه را با اروپا و آسیای جنوبی همسو میکند و وابستگی به شبکههای تجاری تحت کنترل چین را کاهش میدهد. همچنین، این کریدور زیرساختهای پایدار از جمله راهآهن باری پرسرعت و اتصال انرژیهای تجدیدپذیر را ادغام میکند و تضادی با مدل بدهیمحور بریکس ارائه میدهد. کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا ارتباطات تجاری قوی هند با شورای همکاری خلیج فارس و اروپا را تقویت میکند و درعینحال استقلال استراتژیک آن کشور را نیز تقویت خواهد کرد. برخلاف بریکس که عمدتاً چینمحور است، کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا همکاری اقتصادی چندقطبی را ترویج میکند و جایگزین مناسبی برای کشورهایی است که بهدنبال سرمایهگذاری زیرساختی بدون مشارکت مالی بلندمدت هستند. علیرغم آنکه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا وعدهی فرصتهای اقتصادی را میدهد، موفقیت آن با واقعیتهای ژئوپولیتیکی خاورمیانه درهم تنیده است. مشارکت روبهرشد دفاعی و فناوری هند با اسرائیل بهویژه تحترهبری مودی، همسویی آن کشور با ایالات متحده و دیدگاه استراتژیک کریدور را تقویت کرده است. با این وجود، این همسویی نگرانیهایی را هم در منطقه و هم در سطح داخلی در درون هند ایجاد کرده است. هند بهدنبال متعادل کردن روابط عمیق خود با اسرائیل و حفظ اعتبارش در میان کشورهای عربی بوده است. درک اینکه چگونه سیاست تمایل به اسرائیل بر موقعیت هند در کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا تأثیر میگذارد، در ارزیابی قابلیت دوام طولانیمدت آن کریدور و پذیرش منطقهای آن حائز اهمیت است.
رابطه هند و اسرائیل
این اندیشکده با اشاره به روابط روبهگسترش هند و اسرائیل و پیامدهای آن برای پروژههای اقتصادی و تجاری هندوستان مینویسد: تعمیق روابط دفاعی و فناوری هند با اسرائیل، همسویی استراتژیک آن کشور را با اسرائیل و ایالات متحده تقویت کرده است. این وضعیت هند را در چهارچوب امنیتی و اقتصادی تحترهبری ایالات متحده در خاورمیانه قرار داده است. این همکاری روبهرشد دفاعی به توسعهی تسلیحات مشترک، اشتراکگذاری اطلاعات و سیستمهای دفاعی پیشرفته تبدیل شده و نقش هند را در مشارکتهای امنیتی منطقهای که با چشمانداز استراتژیک گستردهتر کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا همپوشانی دارد، تقویت میکند. از طریق همسویی با همکاری دفاعی ایالات متحده و اسرائیل، مشارکت هند در کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا فراتر از یکپارچگی اقتصادی رفته و آن کشور را در چهارچوبهای امنیتی منطقهای که بر امنیت دریایی، انعطافپذیری دیجیتال و حفاظت از زیرساختهای انرژی متمرکز است، قرار میدهد. علاوه بر این، مسیرهای کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با عبور از هند، امارات، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و اروپا از طریق مشارکتهای منطقهای تحت رهبری ایالات متحده با هدف تقویت ارتباط اقتصادی و استراتژیک و تقویت نقش آمریکا در کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا بهعنوان ستونی از چشمانداز ژئواکونومیک گستردهتر واشنگتن برای خاورمیانه همسو هستند. هند از سال ۲۰۰۰ میلادی سیستمهای دفاعی اسرائیل را به ارزش ۴.۲ میلیارد دلار خریداری کرده است. این موضوع اسرائیل را به یکی از سه تأمینکننده اصلی تسلیحات آن کشور در کنار ایالات متحده و فرانسه تبدیل کرده است. این همکاری به سیستمهای موشکی توسعهیافتهی مشترک، پهپادها و سکوهای اطلاعاتی مبتنی بر هوش مصنوعی گسترش یافته و امنیت دریایی هند در اقیانوس هند و نظارت مرزی در هیمالیا را تقویت میکند. با این وجود، علیرغم آنکه روابط هند و اسرائیل جایگاه هند را در چهارچوبهای اقتصادی و امنیتی تحترهبری واشنگتن تقویت کرده باعث ایجاد خطرات ژئوپولیتیکی در کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا میشود. عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی درحالیکه پیوندهای تجاری و سرمایهگذاری خود را با اسرائیل حفظ میکنند کماکان به مخالفت صریح با اقدامات اسرائیل در غزه ادامه میدهند که بازتابدهندهی احساسات گستردهی طرفدار فلسطین در سراسر جهان عرب است. رای ممتنع هند در سازمان ملل متحد دربارهی قطعنامههای آتشبس و بیمیلی آن کشور در زمینهی محکوم کردن اقدامات نظامی اسرائیل توجه شرکای عرب دهلی نو را جلب کرده و این پرسش را مطرح میسازد که آیا هند میتواند بازیگری بیطرف در عرصهی مسائل خاورمیانه باشد؟ این موضوع ممکن است در بلندمدت به زیان اعتماد کشورهای منطقه به هند باشد و بر روی پروژههای آن کشور ازجمله کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا نیز تأثیر بگذارد. همچنین، در داخل هند نیز ۲۰۰ میلیون مسلمان زندگی میکنند که موضع مودی در طرفداری از اسرائیل را برنمیتابند. همچنین، احزاب اپوزیسیون هند نیز سابقهی دیرینهای در همبستگی با آرمان فلسطینیان داشتهاند. باید اشاره کرد که کریدور هند-خاورمیانه-اروپا در هستهی خود یک پروژهی اقتصادی باقی میماند؛ ولی ابعاد سیاسی آن را نمیتوان نادیده گرفت. برای هند موفقیت در این کریدور به توانایی آن کشور در حفظ روابط با اسرائیل و درعینحال حفظ اعتماد میان شرکای عرب حوزهی خلیج فارس از یک سو و حفظ اعتماد ایران به دهلی نو از سوی دیگر بستگی دارد. تنها در آن صورت خواهد بود که هند میتواند اطمینان حاصل کند که چشمانداز کریدور هند-خاورمیانه-اروپا تحتالشعاع اصطکاک ژئوپولیتیک قرار نخواهد گرفت.
روابط هند و ایران و چالشهای کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا
این اندیشکدهی آمریکایی با اشاره به اینکه استراتژی اتصال هند مدتهاست که بر ایران بهعنوان یک مرکز ترانزیت کلیدی، بهویژه از طریق بندر چابهار و کریدور شمال-جنوب که هند را به افغانستان، آسیای مرکزی و روسیه متصل میکند متکی بوده مینویسد: بااینوجود، بلندپروازی هند دربارهی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با مقاومت فزایندهای در برابر همسویی اقتصادی عمیق ایران با چین در چارچوب بریکس مواجه است. توافق مشارکت استراتژیک ۲۵ سالهی ایران و چین که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، وعدهی سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در بخشهای انرژی، حملونقل و صنعت ایران را میدهد. همانطور که چین ردپای خود را در زیرساختهای ایران گسترش میدهد نفوذ هند بهتدریج کنار گذاشته میشود و باعث میشود ایران تمایل کمتری به حمایت از طرحهای اتصال جایگزین مانند کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا داشته باشد. علاوه بر این، چین کماکان بزرگترین شریک تجاری ایران است. علیرغم تلاشهای صورتگرفته برای افزایش حجم مبادلات تجاری، تجارت هند و ایران بهشدت کاهش یافته و از ۱۷ میلیارد دلار در فاصلهی سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ میلادی به تنها ۲.۳ میلیارد دلار در فاصلهی سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ کاهش یافته که عمدتاً بهدلیل تحریمهای ایالات متحده بر نفت ایران بوده است. علیرغم آنکه هند در ماه مه ۲۰۲۴ یک توافق ۱۰ ساله برای توسعهی بندر چابهار را از آن خود ساخت، این پروژه کماکان در برابر فشارهای ایالات متحده و تحریمهای ثانویه آسیبپذیر است. هند با بازگشت سیاست فشار حداکثری ترامپ با محدودیتهای اقتصادی بیشتری مواجه خواهد شد و دسترسی بلندمدت آن کشور به چابهار بهعنوان یک بندر حیاتی به خطر خواهد افتاد. فراتر از آن، تجارت اهرم مالی روبهرشد چین در میان شورای همکاری خلیج فارس موقعیت هند را در کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا تضعیف میکند. معاملات بلندمدت انرژی پکن و سرمایهگذاریهای زیرساختی عمده در عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی با تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۳ به ترتیب به ۱۰۷ میلیارد دلار و ۹۴.۹۸ میلیارد دلار بهراحتی از ارقام تجارت دوجانبه هند با دو کشور به ترتیب ۴۳.۳ و ۸۳.۷ میلیارد دلار بیشتر است. این تسلط اقتصادی از سوی چین کار را برای هند به منظور مطرح ساختن آن کریدور بهعنوان یک جایگزین مناسب در مقابل بریکس دشوارتر میسازد: بهویژه در زمانی که ایران به بریکس بهعنوان مسیر اصلی خود برای یکپارچگی منطقهای نگاه میکند.
چرا رابطه با ایران برای هند اهمیت دارد؟
این اندیشکده با اشاره به اهمیت رابطه با ایران برای هند مینویسد: هند اکنون با چالش ایجاد توازن در بلندپروازیهای مرتبط با کریدور اقتصادی خود مواجه است؛ چراکه هم باید تعامل دیپلماتیک با ایران را حفظ کند و هم با تحریمهای آمریکا علیه ایران و نفوذ اقتصادی فزایندهی چین در ایران مواجه است. برخلاف کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا که ایران را مستثنی میکند، کریدور شمال-جنوب تنها مسیر ترانزیتی بادوام هند از طریق ایران باقی مانده است. در نتیجه، برای دهلی نو ضروری است که از سرد شدن رابطهی خود با تهران جلوگیری کند. علاوه بر این، ازآنجاییکه خطوط کشتیرانی در دریای سرخ با خطر حملات از سوی شورشیان انصارالله یمن در ارتباط با درگیریهای جاری اسرائیل و حماس مواجه هستند و کانال سوئز با انسداد مکرر مواجه میشود، کریدور شمال-جنوب یک مسیر جایگزین فراهم میکند که کمتر مستعد اختلال است. در همین حال، تنشهای جدید در رابطهی ایران و ایالات متحده در حال تشدید است و ایران مذاکرات هستهای با دولت ترامپ را رد کرده است. در نتیجه، لایهی دیگری از پیچیدگی به محاسبات هند افزوده شده است. ایالات متحده در ماه فوریه تحریمهای جدیدی را علیه شبکهی نفتی ایران اعمال کرد. همزمان با تهدیدهای جدید ترامپ، ایران در حال آماده شدن برای مقابله با حملهی احتمالی مشترک آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای خود است و موقعیت نظامی خود را با افزودن اولین پهپادهایش به ناوگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تقویت میکند. چین و ایران و روسیه در اوایل ماه مارس مانورهای دریایی مشترکی را در نزدیکی خلیج عمان برگزار کردند که نمایش قدرتی در بحبوحهی تنشهای آمریکا و ایران بود. درحالیکه متحدان ایالات متحده و شرکای منطقهای آن کشور از جمله اردن، مصر و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با ابهامات پیرامون سیاست ترامپ در قبال غزه و افزایش ظرفیت بالقوه برای خصومتهای مجدد میان اسرائیل و ایران و گروههای متحد ایران دستوپنجه نرم میکنند، انتخابهای استراتژیک هند بهطور فزایندهای دشوار میشوند.
هند چه کاری میتواند انجام دهد؟
این اندیشکده در بخش پایانی مطلب توصیههایی برای دهلی نو داشته و مینویسد: هند باید عملگرایی (پراگماتیسم) اقتصادی و انعطافپذیری دیپلماتیک را متعادل سازد و اطمینان حاصل کند که بلندپروازیهای ارتباطیاش به بهای دور شدن بازیگران منطقهای از آن کشور یا تضعیف استقلال استراتژیک گستردهتر خود تمام نمیشود. تعمیق روابط دوجانبه با کشورهای عربی حاشیهی خلیج فارس، حفظ تعامل مهم با ایران از طریق کریدور شمال-جنوب و کسب اطمینان از همسویی روبهرشد رابطه با اسرائیل اعتماد شرکای هند در پروژهی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را از بین نمیبرد. در نظمی چندقطبی که در آن عملگرایی اقتصادی بهاندازهی موقعیتیابی ژئوپلیتیکی حیاتی است، هند باید از کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا بهعنوان وسیلهای برای ادغام منطقهای استفاده کند و درعینحال از آن در برابر نوسانات رقابت قدرتهای بزرگ محافظت کند. ازآنجاییکه سیاستهای دور دوم ترامپ تشدید خصومتهای آمریکا و ایران و تغییر اتحادهای خاورمیانه را بهدنبال دارد، توانایی هند برای حفظ اعتماد در میان شرکای کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا و درعینحال حفظ منافع استراتژیک و اقتصادی خود، عوامل تعیینکنندهای هستند که مشخص خواهند ساخت آیا این کریدور بهعنوان یک چارچوب ارتباطی متحولکننده ظاهر میشود یا تحتفشارهای ژئوپولیتیکی از هم فرو میپاشد. ریسکهای پیش روی هند زیاد هستند و چشمانداز پیش روی آن کشور نیز به چابکی تاکتیکی و به دید بلندمدت نیاز دارد.