مراسم ختم برای ادبیات؛ یادداشتی بر کتاب «سوگواری در دوبلین» اثر انریکه ویلا ماتاس

کتاب «سوگواری در دوبلین» اثر انریکه ویلا ماتاس را انتشارات خوب با ترجمه‌ی زهره قلی‌پور نخستین بار در سال ۱۴۰۱ منتشر کرده که تاکنون به چاپ دوم رسیده است.

علیرضا خندابی

نویسنده‌ی این کتاب، انریکه ویلا‌ماتاس، این‌بار سراغ خود ادبیات رفته است. انریکه ویلا‌ماتاس نویسنده‌ی اسپانیایی‌ست. او چندین کتاب برنده‌ی جایزه نوشته است و ویژگی منحصربه‌فرد رمان‌هایش این است که نمی‌شود آن‌ها را در یک ژانر دسته‌بندی کرد. رمان‌های او همانند موزه‌ای از ژانرهای مختلف هستند.

او یک شوالیه‌ی مؤسس نظم فینگانس است: گروهی که هرساله برای بزرگداشت جیمز جویس در دوبلین گرد هم می‌آیند. سوگواری در دوبلین نیز انگار داستان خودش و حرف‌های خودش از زبان ناشری خسته و شکست‌خورده است. قصه‌ای‌ست راجع به قصه‌ها. ادای احترامی‌ست به ساموئل بکت و به‌خصوص جیمز جویس. در این یادداشت، کمی در این کتاب عجیب و منحصربه‌فرد عمیق می‌شویم.

مردی تک و تنها در دنیایی سرد و بی‌روح

در همان صفحات ابتدایی ما به‌خوبی شخصیت اصلی‌مان، یعنی «ریبا» را می‌شناسیم: ناشری که تن به چاپ کتاب‌های سخیف نداده و طرف‌دار ادبیات دوران گوتنبرگ است، ورشکست می‌شود و تصمیم می‌گیرد با برگزاری مراسم ختمی برای ادبیات، ورشکستگی خود را اعلام کند؛ زیرا خیال می‌کند ادبیات مرده.

شخصیت او را اما در قسمتی از کتاب می‌شناسیم که همراه همسرش فیلم عنکبوت را می‌بینند:

ریبا نگاهی به دی‌وی‌دی می‌اندازد و از روی جلدش می‌خواند که داستان فیلم برمی‌گردد به «مردی تک و تنها در دنیایی سرد و بی‌روح که نمی‌تواند با کسی ارتباط برقرار کند.» از سلیا می‌پرسد: «این یاروئه منم؟» سلیا جواب نمی‌دهد.

ریبا احساس می‌کند به این دوران تعلق ندارد. احساس می‌کند نزدیک به آخرالزمان است و همه‌چیز دارد تمام می‌شود. در واقع، مراسم ختمی که می‌خواهد برای ادبیات برگزار کند، بهانه‌ای‌ست برای گریستن به حال دنیایش، به حال خودش و به حال زندگی‌اش. همان‌طور که جایی از رمان می‌گوید:

«اصلاً زندگی سفری‌ست دل‌چسب و پرخطر در کوران سوگواری‌ها.»

در رؤیاهای ریبا می‌بینیم، سفرش به دوبلین آرزویی دیرین است که حالا برایش دلیل یافته است. بالاخره بار و بندیلش را جمع می‌کند و پس از متقاعد کردن همه، تصمیمش را قطعی می‌کند.

اودیسه‌ی شکست‌خورده

ریبا قصد عزیمت به دوبلین می‌کند: شهری مهم در ادبیاتِ جویس. شهری که اولیس، شخصیت داستان جیمز جویس، در آن متولد شد. ریبا می‌رود تا صحنه‌ی مهم مراسم ختم کتاب جویس را بازسازی کند و اصرار دارد این کارش به یک اثر هنری بدل شود: در واقع به مهم‌ترین اثر هنری و ادبی‌اش در تمام زندگی.

ریبا با هدفی والا سفری اودیسه‌وار را آغاز می‌کند. دوستانش را نیز همانند لشکرش با خود همراه می‌کند. همه را متقاعد می‌کند تا به دوبلین بروند. هدفش ساده است: ادبیات مرده و باید در زادگاهش آن را تشییع‌جنازه کرد.

اما در طول داستان احساس می‌کنیم شاید خودش هم دقیقاً نمی‌داند چه می‌خواهد. نه فقط از این سفر، بلکه از تمام زندگی‌اش. آرزویش سفر به نیویورک و در مرحله‌ی بعد زندگی در آن است؛ اما لحظه‌ای بعد احساس می‌کند حتی زندگی در نیویورک هم حالش را خوب نمی‌کند. مراسم ختمی که در کتاب جویس نوشته شده بود را بازسازی می‌کند؛ اما آن‌قدری که به نظر می‌رسید، این اتفاق برایش مقدس و مهم جلوه نمی‌کند.

در آخر، ریبا حتی برای خودش نیز تنها یک شکست‌خورده است. از اول هم بود؛ اما در طول داستان سعی کرد شکستش را هنری جلوه دهد و بچسباند به یک واقعه‌ی ادبی مهم.
و همین اتفاق، سوگواری در دوبلین را خاص می‌کند. داستان راجع به ماست: راجع به شکست‌خورده‌ها.

جمع‌بندی

سوگواری در دوبلین یک مانیفست راجع به دنیای امروز است: درباره‌ی انسان‌های تنها، ادبیات فراموش‌شده و نویسندگانی بزرگ همچون بکت و جویس. ریبا همچون چشم یک انسان تنها و سردرگم، و درعین‌حال عاشق ادبیات و هنر، دنیا را به ما نشان می‌دهد. در واقع، سفری که ریبا طی می‌کند، نه این سفر بیرونی، بلکه سفری‌ست که از درون و برای کشف خودش راهی می‌شود. ریبا به چیزی که می‌خواهد می‌رسد: به خودش. ریبا در خودش اولیس را می‌بیند، بکت را می‌بیند و بالاخره خودش را هم می‌بیند.

این رمان با ترجمه‌ی زهره قلی‌پور از نشر خوب منتشر شده است و پیشنهاد می‌کنم پس از خواندنش به سراغ جیمز جویس بروید و «دوبلینی‌ها» را نیز مطالعه کنید!

به اشتراک بگذارید
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *