فرآیند نشر؛ تفاوت در ساختار و سیاستگذاری
در بسیاری از کشورها، انتشار کتاب مبتنی بر نظام حقوقیِ آزادی بیان است. نویسنده پس از نگارش اثر آن را مستقیماً به ناشر میسپارد و اگر اثر خلاف قوانین مشخصی نباشد (مثلاً محتوای نفرتپراکن یا توهینآمیز)، بدون مانع به چاپ میرسد. درحالیکه در ایران انتشار کتاب منوط به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این امر، هرچند با هدف نظارت و صیانت از ارزشهای فرهنگی طراحی شده، گاهی فرآیند چاپ را طولانی و پیچیده میکند.
از طرف دیگر، نبود شفافیت در چرایی رد یا تأخیر مجوز برخی آثار، باعث شده که بخشی از انرژی نویسندگان صرف حدس و گمان دربارهی خطوط قرمز شود. این امر بهنوعی خودسانسوری نانوشته دامن زده که در بلندمدت ممکن است بر غنای ادبیات فارسی تأثیر بگذارد.
اقتصاد نشر؛ واقعیتی دشوار اما حلشدنی
یکی از مهمترین تفاوتها بین نشر ایران و جهان در ساختار اقتصادی آن است. در کشورهای پیشرفته، نشر یک صنعت درآمدزا و پویاست: کتابفروشیها زندهاند، پلتفرمهای دیجیتال بهروزند و نویسندگان از طریق حقالتألیف، ترجمه، نشر صوتی و اقتباسهای چندرسانهای میتوانند معیشت خود را تأمین کنند.
در ایران، متأسفانه مشکلات اقتصادی ازجمله افزایش قیمت کاغذ، محدودیت منابع، گرانی چاپ و ضعف توزیع، صنعت نشر را بهشدت تحت فشار قرار داده است. تیراژ پایین کتابها، نبود تبلیغات گسترده و نبود حمایت مالی پایدار باعث شده بسیاری از ناشران با کمترین سود و برخی حتی با زیان کار کنند. از طرفی، کاهش توان خرید مخاطب نیز وضعیت بازار کتاب را شکنندهتر کرده است.
کتابخوانی؛ فرهنگ مصرف فرهنگی در ایران و جهان
در کشورهایی مثل فرانسه، آلمان یا ژاپن، کتابخوانی بخشی از سبک زندگی مردم است. کتاب در سبد خانوار، کنار غذا و پوشاک، جایی مشخص دارد. در این کشورها نهادهای آموزشی، رسانهها، جشنوارهها و حتی دولت این فرهنگ را تقویت میکنند. هرچند در ایران هم تلاشهای زیادی برای ترویج کتابخوانی صورت گرفته، اما هنوز با آنچه در جهان بهعنوان «جامعهی اهل مطالعه» شناخته میشود، فاصله داریم.
یکی از دلایل مهم این فاصله، نبود پیوند پایدار میان نشر، آموزش و رسانههاست. اگر کودکان از مدرسه تا رسانههای عمومی بهشکل جدی و جذاب با کتاب آشنا نشوند، طبیعیست که در بزرگسالی نیز رابطهای قوی با آن نداشته باشند.
آینده؛ امید به اصلاح و همافزایی
نشر در ایران، با وجود همهی دشواریها، هنوز زنده است و نفس میکشد: بهواسطهی تلاش ناشران مستقل، نویسندگان خلاق، مترجمان پرکار و کتابدوستان وفادار. آنچه ضروریست، ایجاد فضاییست که در آن گفتوگوی آزاد، نقد منصفانه و نگاه تخصصی جای خالی تصمیمگیریهای غیرشفاف را بگیرد.
همچنین باید به اقتصاد نشر نگاه صنعتیتری داشت و زیرساختهای لازم برای ورود به بازار جهانی را تقویت کرد. جهان به صدای ما نیاز دارد. ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی ظرفیت بینظیری برای جهانیشدن دارد: اگر که به نشر به چشم یک پل نگاه کنیم، نه فقط یک مسیر داخلی.