چگونه تنها بودن در عصر دیجیتال

در کتاب «چگونگی تنها بودن» نوشته‌ی جاناتان فرنزن، با بررسی موضوع تنهایی در عصر دیجیتال، اثرات رسانه‌ها بر زندگی افراد و فردیت آن‌ها تحلیل شده است. نویسنده در این کتاب با رویکردی انتقادی و پژوهشی، مخاطب را به یادگیری «تنها بودن آگاهانه» تشویق می‌کند.

نفیسه دربندی

کتاب چگونگی تنها بودن از تازه های نشر رایبد با نویسندگی جاناتان فرنزن و ترجمه‌ی فارسی احمد حسینی است. این کتاب در ۲۹۰ صفحه تدوین شده و اثری گویا در قالب جستار است. نویسنده‌ی آمریکایی این کتاب به‌طور شفاف از دغدغه‌ی مهمی به نام تنهایی و تنها بودن در عصر جدید سخن گفته است.

فرنزن این کتاب را در ۱۴ مقاله جمع‌آوری کرده و به موضوع تنهایی و اثر آن در فردیت هر شخص در اجتماع مدرن امروز می‌پردازد. البته اشاره‌ای می‌کنم به این موضوع که فرنزن برخی از این مقالات را پیش از آن‌که کتاب شوند در نشریاتی چون نیویورکر و هارپرز به چاپ رسانده بوده است. جستارهای او به‌صورت پژوهشی و اغلب به‌شکل شخصی جمع‌آوری شده است. نویسنده گاهی تحلیل‌هایش را با چاشنی تأملات شخصی خود همراه می‌کند تا مخاطب، مطلب را به‌طور کامل فرا بگیرد.

بنابراین اثر تلفیقی است از طنزهای آغشته به واقعیت و تلخی‌های جامعه‌ی پست مدرن. نویسنده به تحلیلاتی عمیق از جامعه‌ی مدنی و گرفتاری‌های جهان نوین می‌پردازد.

ترجمه‌ی فارسی این اثر به قلم احمد حسینی بسیار روان و شفاف است. علی‌رغم پیچیدگی‌های گاه‌وبیگاه نثر فرنزن که مخاطب را کمی گیج می‌کند، شیوایی متن فارسی بسیار تحسین‌برانگیز است؛ چراکه مخاطب ایرانی کاملاً می‌تواند در پیچ‌وتاب درون متن قِل بخورد و در نهایت با دستی پُر به سرمنزل مقصود برسد.

فرنزن برای ادبیات و به‌خصوص ادبیات داستانی و ادبی ارزش بسیاری قائل است و در بخشی از متن کتاب به این موضوع نیز اشاره دارد. به همین دلیل او تصمیم گرفته اثری جدید در قالب پیوند ادبیات و فلسفه‌ و جامعه‌شناسی خلق کند؛ زیرا  او به داستان معتقد است و درون کتاب توضیح می‌دهد چگونه رمان می‌تواند در برابر جهان رسانه‌ای مقاومت کند و رسالتش را به‌درستی به انجام برساند. او باور دارد داستان جذابیت بسیاری دارد و مخاطب با داستان خوی بیشتری می‌گیرد؛ بنابراین تصمیم می‌گیرد دغدغه‌ی بزرگی به نام تنهایی و اثر آن بر زندگی افراد و تنظیم مجدد چهارچوب‌های آن‌ها طبق روال جدید عصر پست‌مدرن را در قالب روایت بررسی کند. نویسنده گاهی بسیار تند و گاهی به‌همراه شوخی، گاهی ساده و گاهی کاملاً پیچیده به طرح مباحثش می‌پردازد. دغدغه‌های او چالش‌های بسیاری به‌دنبال دارد و باز کردن آن به‌شکلی اساسی ممکن است دردسرساز باشد؛ اما فرنزن با شجاعت به بیان مسائل سنگین حاصل از آن پرداخته است. نویسنده حتی برای بیان برخی از مسائل از تحلیل تجربی و زندگی فردی خود مایه می‌گذارد تا مخاطب مسئله را متوجه شود و او به‌عنوان یک نویسنده، پژوهشگر و حتی در مقام آموزگار، توانسته باشد آموزه‌ای مؤثر را به مخاطب خود ارائه دهد.

به‌طور کلی در این کتاب با شاکله‌ای کلی از انزوای دیجیتال، نقد رسانه‌های تصویری همچون فضای مجازی، تلویزیون و اثرات آن‌ها در حریم خصوصی افراد و حتی اثرات جانبی آن بر ناخودآگاه آن‌ها آشنا می‌شویم. همچنین به نقد فرهنگ و تبلیغات شکل‌گرفته در آن و چرایی نوشتن و نگارش متن برای خود و دیگران و از این دست مسائل نیز پرداخته شده است.

در نهایت، رسالت فرنزن در نگارش این کتاب این است که انسان‌ها در جهان امروز و عصر نوین آکواریوس، خود و تنهایی خود را به‌راحتی از کف ندهند؛ بلکه بتوانند با آگاهی، پرسش‌وپاسخ از خود و طرح مسئله، این مسیر را کنترل کنند. در واقع همان‌طور که به مسئله‌ی اجتماعی بودنشان اهمیت می‌دهند، چگونه تنها بودن را در این عصر را نیز بیاموزند و به آن بها دهند. البته خود او نیز چندین بار تأکید می‌کند که منظور او از این تنهایی، انزوا نیست؛ بلکه نوعی خودآگاهی فردی و مقاومت در مسئله‌ی تقلید چشم‌بسته‌ی انسان‌ها و جمع‌گرایی مفرط است.

به اشتراک بگذارید
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *