بازار کتاب کودک و نوجوان، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شاخههای صنعت نشر است. دلیلش روشن است: مخاطب این حوزه نهفقط خوانندهی امروز، بلکه سازندهی آیندهی فرهنگی و اجتماعی کشور است. کتابهایی که کودکان و نوجوانان میخوانند، بر شکلگیری شخصیت، تخیل، زبان و حتی ارزشهای اخلاقی و اجتماعی آنها اثر مستقیم دارند. از همینرو، حساسیت این حوزه بسیار بیشتر از نشر عمومی است و ناشران وظیفهای مضاعف دارند.
کتاب بهعنوان معلم خاموش
برای کودک و نوجوان، کتاب فقط سرگرمی نیست: یک معلم خاموش است که ارزشها و الگوها را منتقل میکند. داستانی ساده ممکن است نگاه یک نوجوان به دوستی، عدالت، خانواده یا طبیعت را برای همیشه تغییر دهد. بنابراین انتخاب متن، زبان و حتی تصویرگری کتاب اهمیت حیاتی دارد. هر خطا در این انتخاب ممکن است اثری بلندمدت بر ذهن و روان نسل آینده بگذارد.
مسئولیت ناشر در آثار ترجمه
در حوزهی آثار ترجمه، حساسیتها دوچندان میشود. بسیاری از کتابهای پرفروش دنیا با فرهنگ و ارزشهای غربی نوشته شدهاند. ترجمهی مستقیم و بیتوجه به تفاوتهای فرهنگی، ممکن است مفاهیمی را وارد ذهن کودک کند که نه با سن او و نه با بافت فرهنگی جامعه تناسب ندارد. برای مثال، موضوعاتی مانند خشونت بیدلیل، مصرفگرایی افراطی یا روابط پیچیدهی بزرگسالانه، اگر بدون پالایش به نوجوان منتقل شوند، ممکن است اثرات نامطلوبی داشته باشند.
ناشر در اینجا باید به چند نکته توجه کند:
- انتخاب متن مناسب سن: هر کتابی که در دنیا محبوب است، الزاماً مناسب همهی گروههای سنی در ایران نیست. ناشر باید بهدقت ردهی سنی اثر را بررسی و در صورت لزوم بخشهایی را حذف یا تعدیل کند؛
- وفاداری همراه با بومیسازی: ترجمه نباید به تحریف متن منجر شود، اما باید آنقدر حساس باشد که اصطلاحات، مثالها و ارجاعهای فرهنگی برای کودک ایرانی درککردنی باشد؛
- توجه به زبان ترجمه: زبان کتاب کودک باید ساده، روان و درعینحال زیبا باشد. ترجمهی تحتاللفظی و خشک، کودک را از کتاب دور میکند؛
- تصویرگری و طراحی: در بسیاری از آثار ترجمه، تصاویر نقش اساسی دارند. ناشر باید مطمئن شود تصویرگری با فرهنگ بومی همخوانی دارد و درعینحال جذابیت اصلی اثر حفظ میشود.
چالش بین سرگرمی و آموزش
یکی از اشتباهات رایج این است که کتابهای کودک و نوجوان بیش از حد آموزشی و شعاری میشوند. تجربهی جهانی نشان داده است که اگر کتاب سرگرمکننده نباشد، هرچقدر هم آموزنده باشد، مخاطب را جذب نمیکند. ناشران باید به نویسندگان و مترجمان اجازه دهند خلاقیت ادبی و هنری خود را حفظ کنند، اما درعینحال ناظر کیفی بر محتوای نهایی باشند.
جمعبندی
کتاب کودک و نوجوان حوزهای ظریف و سرنوشتساز است. ناشران باید بدانند هر انتخاب آنها اثری مستقیم بر نسل آینده دارد. در آثار ترجمه، این حساسیت دوچندان است؛ چون علاوه بر کیفیت ادبی، مسألهی تناسب فرهنگی و زبانی هم مطرح میشود. اگر ناشران بتوانند میان وفاداری به متن اصلی و بومیسازی هوشمندانه تعادل برقرار کنند، نهتنها نسل جوان را با ادبیات جهانی پیوند میدهند، بلکه زمینهساز رشد فکری و فرهنگی عمیقتر نیز خواهند بود.