تالکین بیش از آنکه نویسندهی داستانهای حماسی باشد، شاعر اسطورههاست. او دنیایی را خلق کرد که در آن، حتی عشق هم وزن یک سرنوشت را درون خود دارد. برن و لوتین، برخلاف بیشتر آثار او که در بستر تاریخ سرزمین میانه روایت میشوند، داستانی صمیمیتر و احساسیتر دارد. در میان ارباب حلقهها که قصه حولمحور بار امانت و وظیفه است، و سیلماریلیون که روایت سرگذشت جهان و سقوط غرور است، این داستان، بیش از همه در «انتخاب» معنی میشود: انتخابی برای دوست داشتن و برای جنگیدن، ایستادن، حتی وقتی تقدیر چیز دیگری نوشته.
برن، انسانی زخمخوردهی روزگار، و لوتین، از نژاد الفها، آنقدر زیبا که گویی افسانهای از میان نورها بیرون آمده است. قصهی این دو، عاشقانهای ممنوعه است؛ سرنوشتی که در برابر آن، قوانین دنیا و حتی خود مرگ نیز میایستند. تالکین در نامهای به پسرش گفته بوده که این داستان، بازتابی از عشق خودش به همسرش، ادیث، است. و همین کافی است تا بدانیم چرا این روایت، احساسیترین داستان اوست.
عشق در برابر سرنوشت
عشق در جهان تالکین، چیزی نیست که ساده به دست بیاید. اگر آراگورن و آرون باید برای یکی شدن، مسیر دشواری را درنوردند، اگر تور و ایدریل باید در میان سقوط گوندولین راهی برای عشق پیدا کنند، برن و لوتین اما، بیش از همه، با جوهرهی اصلا عشق گره خوردهاند. آنها فقط برای یکدیگر نمیجنگند، بلکه علیه سرنوشتی که میخواهد آنها را جدا کند، قیام میکنند. تالکین، عشق را به مثابه سفری پرخطر نشان میدهد، نه احساساتی گذرا. عشق در نگاه او، در عمل معنا پیدا میکند، در فداکاری، در مواجهه با ترس، در عبور از مرگ.
مقایسه با دیگر آثار تالکین
در حالی که ارباب حلقهها بر بستر یک ماجرای حماسی پیش میرود و بر دوش سرنوشت ملتها سنگینی میکند، برن ولوتین روایتی است که تمام وزنش را بر دوش دو عاشق میگذارد. نثر این داستان، برخلاف سبک توصیفی و گاه خشک سیلماریلیون، موسیقیایی و خیالانگیز است. دیالوگها کمتر، توصیفها لطیفتر و ریتم روایت، تندتر است. در حقیقت، این داستان بیش از آنکه یک بخش از تاریخ سرزمین میانه باشد، یک افسانهی کهن است؛ افسانهای که عشق را به مثابه نیرویی فراتر از جادوی الفها و سلطهی انسانها نشان میدهد.
تالکین همیشه روایت را با مرگ میآمیزد. اما در برن و لوتین، عشق حتی از مرگ نیز عبور میکند. وقتی برن میمیرد، لوتین او را دنبال میکند، به دنیای تاریکی قدم میگذارد، تا در نهایت، سرنوشت را به زانو درآورد. تالکین در تمام آثارش، عشق را همواره با فداکاری همراه میکند، اما در این داستان، مفهوم فداکاری، تا عبور از مرز مرگ پیش میرود.
درنهایت: جاودانگی در عشق
نام «برن» و «لوتین» نه فقط در سرزمین میانه، بلکه در دنیای واقعی نیز جاودانه شد. تالکین این دو نام را بر سنگ قبر خود و همسرش حک کرد. و شاید هیچ نشانهای از عشق، عمیقتر از این نباشد: که داستانی از افسانهها، در دنیای واقعی هم زنده بماند. این کتاب، بیش از آنکه یک داستان فانتزی باشد، مرثیهای است برای عشقی که مرگ نمیتواند آن را از بین ببرد. در دنیای تالکین، سرنوشت سختگیر است، اما عشق، حتی از آن هم قدرتمندتر.
کیفیت ترجمه
درباب ترجمهی اثر میتوان گفت که همت گروه سبب شد تا نزدیکترین نسخه به متن اصلی در دسترس مخاطب ایرانی قرار گیرد. فصول کتاب و همپوشانی متن و حفظ لطافت گاه شاعرانه را میتوان از مزیتهای ترجمه دانست.
درنهایت
کتاب برن و لوتین به همت کریستوفر تالکین فرزند او گردآوری شد و در سال ۱۴۰۳ با ترجمهی رضا علیزاده، محمدحسین شکوهی و ناهید خسروی متشکل از ۲۸۶ صفحه از انتشارات روزنه منتشر شده است.