ادبیات همیشه آیینهی زمانه بوده، اما هر نسل این آیینه را بهگونهای متفاوت میبیند. نسلهای دههی هشتاد و نود شمسی ــ همان کسانی که بخش بزرگی از کودکی یا نوجوانیشان با اینترنت، گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی گذشته ــ رابطهای متفاوت با کتاب و ادبیات دارند. آنها برخلاف نسلهای پیشین، نهفقط مصرفکنندهی ادبیات، بلکه تولیدکنندهی روایت در فضای دیجیتال هم هستند. پرسش مهم این است: واکنش این نسل به ادبیات چگونه است؟
تغییر شکل رابطه با متن
نسلهای پیشین ادبیات را بیشتر در قالب کتاب چاپی میشناختند؛ اما برای نسل هشتادی و نودی، متن ادبی در فرمتهای متنوعی ظاهر میشود: پستهای کوتاه اینستاگرامی، داستانهای کوتاه در اپلیکیشنها، کتابهای صوتی و حتی شعرهایی که در ویدئوهای کوتاه به اشتراک گذاشته میشوند. این نسل به متنهای فشرده، تصویری و سریع واکنش بیشتری نشان میدهد و همین باعث شده سبک خواندن آنها با گذشته تفاوت بنیادی پیدا کند.
ادبیات کلاسیک؛ فاصله یا کشف دوباره
برای بسیاری از نوجوانان امروز، شعر و داستان کلاسیک فارسی در ابتدا سنگین و دور از دسترس به نظر میرسد؛ اما جالب اینجاست که وقتی این آثار در قالبهای مدرن عرضه میشوند ــ مثلاً شاهنامهخوانی صوتی، ویدئوهای کوتاه از غزلیات حافظ یا بازنویسی سادهشدهی متون ــ دوباره در مرکز توجه قرار میگیرند. بنابراین فاصلهی این نسل با ادبیات کلاسیک مطلق نیست. مشکل بیشتر در شیوهی عرضه و زبان ارتباط است.
گرایش به ادبیات ترجمه و ژانری
دهههشتادیها و نودیها بیش از نسلهای قبل به ژانرهای جهانی علاقه دارند: فانتزی، علمیتخیلی، رمانهای نوجوان، مانگا و حتی داستانهای تصویری. محبوبیت آثاری مثل هری پاتر یا رمانهای فانتزی معاصر در میان آنها نشان میدهد که تخیل گسترده و جهانسازی برایشان جذابتر از روایتهای رئالیستی سنتی است. همین امر گاهی باعث میشود نویسندگان ایرانی که هنوز در قالبهای قدیمیتر مینویسند، نتوانند با این نسل ارتباط برقرار کنند.
نقش شبکههای اجتماعی در خواندن و نوشتن
یکی از ویژگیهای این نسل، تبدیل شدن خودشان به «راوی» است. در پلتفرمهایی مثل اینستاگرام، توییتر یا تلگرام، بسیاری از نوجوانان و جوانان شعر، داستان یا دلنوشتههایشان را منتشر میکنند. این روند هم فرصت است و هم چالش: از یک سو به ادبیات فرصت میدهد که مردمیتر شود، از سوی دیگر خطر سطحیشدن و کوتاهمدت شدن تجربهی ادبی را به همراه دارد.
کتاب صوتی و دیجیتال؛ دریچههای تازه
کتابهای صوتی و نسخههای دیجیتال برای این نسل نقش حیاتی دارند. بسیاری از جوانان بهجای خرید کتاب چاپی، به سراغ اپلیکیشنها میروند. این تغییر، نشانهی بیعلاقگی به ادبیات نیست، بلکه تغییر قالب مصرف آن است. نسل نودیها در مسیر رفتوآمد یا هنگام کارهای روزمره با کتاب صوتی ارتباط میگیرند و همین نشان میدهد ادبیات اگر خود را با ابزار روز هماهنگ کند، همچنان زنده خواهد ماند.
جمعبندی
نسل دهههشتادی و نودیها ادبیات را رد نمیکنند، بلکه آن را در قالبهای تازه بازتعریف میکنند. آنها از متنهای کوتاه و سریع استقبال میکنند، به ژانرهای تخیلی و جهانی علاقه دارند و ادبیات کلاسیک را وقتی در قالبی مدرن عرضه شود، دوباره کشف میکنند. تفاوت اصلی این نسل با نسلهای پیشین در ابزارها و زبانهای ارتباطی است، نه در نیاز به روایت. اگر نویسندگان و ناشران بتوانند خود را با این سلیقههای نو هماهنگ کنند، ادبیات همچنان جایگاه پررنگی در زندگی نسل جدید خواهد داشت: نسلی که روایت را نهفقط در کتاب، بلکه در صدا، تصویر و شبکههای اجتماعی تجربه میکند.